ارتباط میان مصرف حبوبات و سطوح در گردش ملکول های چسبنده و بیومارکرهای التهابی در زنان ایرانی

سابقه و هدف: به علت مصرف کم حبوبات نقش مستقل حبوبات در ارتباط با التهاب به روشنی بررسی نشده است. رژیم سنتی ایرانیان فرصتی برای ارزیابی ارتباط دریافت حبوبات با سلامتی فراهم می کند. مطالعه ی حاضر به منظور ارزیابی ارتباط میان مصرف حبوبات، سطح سرمی ملکول های چسبنده و بیومارکرهای التهابی در زنان ایرانی انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه ی مقطعی، پرسش نامه ی بسامد خوراک نیمه کمّیِ اعتبار سنجی شده برای ارزیابی دریافت های معمول غذایی 486 معلم زن تهرانی 40 تا 60 ساله تکمیل شد. نمونه ی قند خون جهت اندازه گیری میزان ملکول های چسبنده و بیومارکرهای التهابی گرفته شد. یافتهها: بعد از تعدیل مخدوش کننده های بالقوه شامل متغیرهای غذایی، افراد با بالاترین دریافت حبوبات نسبت به افراد با کمترین دریافت سطح پایینی از e-selection داشتند (درصد تفاوت نسبت به پنجک پایینی : (1/14- ؛ 04/0 p-trend=)، sicam-1 (3/20- درصد؛ 05/0 ptrend<) و svcam-1 (6/15- درصد ، 05/0 ptrend=). افرادی که در بالاترین سهک دریافت حبوبات بودند، درمقایسه با کسانی که در پایین ترین سهک قرار داشتند، سطوح سرمی کمتری از hs-crp ، tnf α و interleukin-6را حتی بعد از تعدیل مخدوش کننده های بالقوه و متغیرهای غذایی داشتند. رابطه ی معنی داری بین دریافت حبوبات و سطح سرمی آمیلوئید a وجود نداشت. نتیجه گیری: مصرف بیشتر حبوبات با سطوح پایین تر در گردش ملکول های چسبنده و بیومارکرهای التهابی در زنان ایرانی مرتبط بود. واژگان کلیدی: حبوبات، التهاب، عملکرد اندوتلیال، ملکول های چسبنده، زنان